به مناسبت جشن نیکو کاری: مقابله با فقر برنامهای ریشهای از سوی نظام به همراه تلاش همگانی ملت
به مناسبت جشن نیکو کاری: مقابله با فقر برنامهای ریشهای از سوی نظام به همراه تلاش همگانی ملی* چکیده: فرصتهایی که همچون نسیم رحمت بر فضای عمومی جامعه می وزد و روحیات انسانی - ایمانی را در سطح گسترده به نمایش می گذازد، از نعمتهای تأثیر گذار الهی است. برخی به اشتباه، انجام این گونه حرکتهای معنوی را به عنوان این که مبارزه با فقر وظیفه نظام است، این مسئولیت را از خود دور می سازند. در این مختصر به این موضوع می پردازیم
الف) سطح کلان و ریشه ای مبارزه با فقر (وظیفه نظام)
در نگاه ریشه ای، فقر زائیده فساد و توزیع نابرابر منابع قدرت، ثروت و فرصت ها در حوزه های مختلف جامعه است که با مفاهیم به ظاهر متمایزی با عناوین مختلفی ازجمله فقر اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی، فرهنگی و... به طبقات مختلف جوامع انسانی تحمیل می شود. بررسیها نشان می دهد که عدم شفافیت نظام های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کشورها می توانند نقش مهم و تعیین کننده ای در تحمیل این عارضه داشته باشند و به عنوان یک عامل در این توزیع ناعادلانه منابع و امکانات فردی و اجتماعی در جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرند.
بنابراین در صورتی که مبارزه عملی، ریشه ای و ثمربخش برای ریشه کنی مقوله فقر، هدف واقعی تعریف شود، بایستی مقابله با عوامل ریشه ای، ساختاری و نقش نظام های حاکم بر جوامع در ایجاد این عارضه در اولویت توجه قرار گیرد. در این ارزیابی ایجاد فرصت های برابر در جامعه، توانمندسازی اصولی فقرا در مفهوم واقعی و جامع آن، نگاه هدفمند به عدالت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در نظامها و مبنا قرار گرفتن نگاه عادلانه در تقسیم منابع قدرت و ثروت جوامع و در بطن آن ها ارتقای دانش، فرهنگ و آگاهیهای عمومی در این زمینه ها و آشنایی مردم با حقوق خود همراه با ایجاد زمینه های لازم برای مطالبه این حقوق جهت تأمین امنیت پایدار از پیش فرضهای ضروری مقابله با فساد و فقر در مفهوم جامع آن در جوامع عدالت محور محسوب می شود. از این رو برنامه های فقرزدایی نبایستی یک نگاه سطحی و صرفاً اقتصادی به مقوله فقر داشته باشد بلکه بایستی دامنه وسیعی از حقوق انسانی مرتبط به فقر را مد نظر قرار دهد.
امروز اهمیت آسیب شناسی اثرات اجتماعی مقوله فقر در جوامع با مفهوم جامع آن از جهاتی برای کشور ما نیز قابل تامل است چراکه کم توجهی به این عارضه می تواند بی تفاوتی نسبت به آینده را به افراد کشور تحمیل کند و این بی تفاوتی، کانونهای کاهلی و تنبلی و عدم تحرک در مقابله با اوضاع نامطلوب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه را تقویت می کند و این موضوع به نوبه خود در بسیاری از مواقع مقاومتها یا در حداقل خود بی تفاوتی های اجتماعی را در قبال پذیرش راهکارهای توسعه همه جانبه کشور، به مدیریت کلان کشور تحمیل می کند چراکه در صورت نهادینه شدن آن، درک عده ای از افراد جامعه از اولویتهای مهم حیات جمعی محدودتر شده و این سؤالها را پیش می کشند که این همه تلاش چه معنی دارد؟ توسعه کشور برای ما چه سودی دارد؟ دیگران برای ما چه کاری کرده اند که ما جبرانش کنیم؟ چرا ما باید برای توسعه و اصلاح تلاش کنیم؟
چنانچه پیداست، انتهای این سؤالات و تفکرات، به ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی و ماندگار جامعه ختم می شود و این خود به معنی سوق دادن جوامع به سوی فرصت طلبی ها و خودبینی ها می باشد و طبیعی است که در این فضا اعتنا به حق و حقوق همنوع اهمیت خود را از دست می دهد و در حد خطرناک، انسانها بابت پیشرفت ظاهری خود حتی حاضر به هزینه کرد منافع عمومی و ضرر رساندن به دیگران هم می شوند چراکه مطابق این بینش، هر فردی در صورت کوتاهی در جذب امکانات به انحای مختلف، از افراد دیگر جامعه عقب تر خواهد ماند، پس این حق را برای گروهی از افراد جامعه به طور نامعقول و حتی به صورت مضحک، قانونی فرض می کند که برای خود و گروهش این مجوز را صادر کنند که از هر راهی برای جذب امکانات موجود جامعه به نفع خود استفاده کنند و به عبارت دیگر مسیر توجیه وسیله برای هدف را بپیمایند.
این فرهنگ دقیقاً به مثابه ی تیغی است که در صورت جا افتادن، ریشه توسعه پایدار را می زند. این نگاه در کنار واقعیت عینی محدودیت فضا و منابع، اذهان عمومی جوامع را برای رسیدن به خواسته های خود حتی به قیمت تخریب حقوق دیگران نیز تشویق می کند و این موضوع در ذات خود با تخریب اعتماد عمومی در جوامع مبتلا به، مشارکت عمومی آن جامعه را نشانه می رود و از آنجایی که تخریب اعتماد و مشارکت عمومی جوامع، در کنار محرکهای تشویق افراد آن به خود بینی های، اجتماعی، دو محوری هستند که با ریشه های فرهنگی زیربنای فقر سیاسی در جوامع را تشکیل می دهند و این بعد از فقر، خود عامل اصلی انعقاد نطفه فقر و فساد اقتصادی در جوامع است.
ب) جشن نیکو کاری از منظر قران و احادیث
با عنایت به این که این قبیل اعمال، فرصتهای طلائی بوده که ایزد منان در اختیار دوستداران حقیقی اش قرار داده و از طرفی روش و سیره ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین بوده و چون انسان در جهت ترقی انسانیت جهت رسیدن به کمال معنویت که همان معرفت خدایی است می باشد و در این راستا برای رسیدن به بلندای عزت و آسایش دنیا و آرامش عقبی در گرو گشودن آغوش خدمت و رحمت به سوی بی پناهان و نیازمندان مالی است که نگین درخشان این حلقه خدمت، کشیدن دست پر مهر و نوازش بر سر یتیمان و نشاندن لبخند امید و نشاط بر لب های آنان می باشد، بر ماست که در جهت تشویق گام نهادن در این راه به تمسک به آیات مطهر قرآن در محضر با عظمت پروردگار دامان پر فیض بهترین و زیباترین و خالصانه ترین الگو و نمونه محبت و مهرورزی به یتیمان، یعنی اهل بیت علیهم السلام رجوع کنیم.
قرآن
افق نگاه قرآن تنها تأمین زندگی امروز یتیم نیست باید کاری نمود تا آینده یتیم نیز در سایه معاضدت تأمین شود. که باید خاطر نشان نمود که خداوند، اول یتیم نواز هستی است، او خود یتیمی را کفالت نموده و تا اوج پیامبری وخاتم رسولان رسانده است... «الم یجدک یتیما فآوی».
واژه «احسان» از ریشه «حُسن» به معنای زیبایی و نیکی می باشد که در قرآن در سه معنا به کار رفته است: 1. تفضّل و نیکی به دیگران، 2. انجام و سر و سامان دادن به امور و کارها به وجه نیکو و کامل، 3. انجام اعمال و رفتار صالح. احسان در این کاربرد تقریباً مترادف با تقوا و پرهیزکاری است. از بررسی موارد کاربرد واژه «محسن» و مشتقاتش در قرآن، استفاده می شود که این واژه دارای دو معنی و کاربرد است: 1. نیکی و خیر رساننده به دیگران، 2. انجام دهنده اعمال و رفتارهای صالح و نیک. مقام محسنان در این کاربرد از برخی مقامات متقیان برتر است و به طور کلی این واژه در این معنی و کاربرد خود بیشتر به کسانی اطلاق شده که از ایمانی راسخ و ثبات قدم در راه ایمان و انجام تکالیف الهی برخوردار بوده اند. آنچه که مسلم است این که انسان در راه دوست از بهترینهایش باید بگذرد:
1- درس مشترک همه ادیان
«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنیِ إِسْرَ ءِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللهَ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَ ذِی الْقُرْبیَ وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّکَوةَ ثمُ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکُمْ وَ أَنتُم مُّعْرِضُونَ» (سوره بقره 83)
و (ای پیامبر) یادآور باش زمانی را که از فرزندان اسرائیل قول گرفتیم و فرمودیم: «جز خدای یگانه را نپرستید، به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید و با مردم سخن خوش و نیکو بگویید، نماز را برپادارید و زکات بدهید.» سپس جز عدّه ی کمی از شما (قوم یهود) معترضانه سرپیچی و نافرمانی کردید و از وفای به عهد الهی رویگردان شدید.
2- نیکوکاری و نشانه صدق ایمان
«لَّیْسَ الْبرَِّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَکِنَّ الْبرَِّ مَنْ ءَامَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ الْمَلَئکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِیِّنَ وَ ءَاتیَ الْمَالَ عَلیَ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبیَ وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائلِینَ وَ فیِ الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتیَ الزَّکَوةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَ الصَّابرِِینَ فیِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُوْلَئکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» (سوره بقره 177)
تنها علامت نیکویی، این نیست که روی خود را در نماز به سوی مشرق یا مغرب بگردانید بلکه نیکویی و پرهیزکاری واقعی در اینست که انسان به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان داشته باشد و مال و متعلّقات خود را با وجود آن که به آن ها علاقمند است (در راه خدا) برای خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و آزادکردن بردگان صرف کند، نماز بر پای دارد و زکات بپردازد و چون عهد ببندد به عهد خویش وفادار بماند و در تنگدستی و مصائب و به خصوص در هنگام جنگ شکیبا باشد. چنین کسانی (در ادّعای ایمان به خداوند و عمل به فرامین الهی) راست گفته اند و پرهیزکاران واقعی هستند.
3- وظیفه ای که بر عهده نظام نیز هست
«مَّا أَفَاءَ اللهُ عَلیَ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَللهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیَ وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کیَ لَا یَکُونَ دُولَةَ بَینْ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ وَ مَا ءَاتَئکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهََئکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (سوره حشر7)
اموالی را که خداوند از اهالی این قریه ها در اختیار پیامبرش قرار داد، از آنِ خدا و رسول و خویشاوندان صاحب مسؤولیّت (او) و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است. زیرا نباید این ثروت به دست آمده، مایه ی دست ثروتمندانی از شما قرار گیرد. آنچه را پیامبر خدا به شما می دهد بگیرید و آنچه را که نهی می کند رها کنید و از عدم اطاعت امر خداوند بپرهیزید که خداوند سخت کیفر است.
4- سهمی از وجوهات
«وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیَ ءٍ فَأَنَّ للهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیَ وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلیَ عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَ اللهُ عَلیَ کُلِّ شیَ ءٍ قَدِیرٌ» (سوره انفال 41)
و (ای مسلمانان) بدانید هر غنیمتی که در جنگ به دست آورده اید، یک پنجم آن برای راه خدا و برای پیامبر و خویشاوندان نزدیک او و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان است، اگر به خداوند و آنچه بر بنده ی خود (حضرت محمّد) در روز فرقان یا روز رویارویی و پیکار دو گروه (مؤمن و کافر) نازل فرمودیم، ایمان آورده اید (به این حکم مقیّد باشید) و بدانید که خداوند بر هر امری که اراده فرماید تواناست .
5- نشانه وبال بودن مال
«کلاََّ بَل لَّاتُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ؛ وَ لَاتحََضُّونَ عَلیَ طَعَامِ الْمِسْکِینِ» (سوره فجر آیات 17 و 18)
نه! خداوند به شما کم لطف نیست ولی این وضع به دلیل آن است که شما به یتیمها احترام نمی گذارید و محبّت نمی کنید و احکام خداوند را درباره ی ارث یتیم رعایت نمی کنید و یکدیگر را بر اطعام فقیران ترغیب و تشویق نمی کنید.
روایات
وَ قَالَ (علی علیه السلام): طُوبَی لِمَنْ.... وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ......
«خوشا به حال آن کس که خود را کوچک می شمارد و کسب و کار او پاکیزه است و جانش پاک و اخلاقش نیکوست، که مازاد بر مصرف زندگی را در راه خدا بخشش می کند و زبان را از زیاده گویی باز می دارد و آزار او به مردم نمی رسد و سنّت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم او را کفایت کرده، بدعتی در دین خدا نمی گذارد.»
وَ قَالَ (علیه السلام): سُوسُوا إِیمَانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ بِالزَّکَاةِ.
ایمان خود را با صدقه دادن و اموالتان را با زکات دادن نگاه دارید.
وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِم .
صدقه دادن دارویی ثمربخش است و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است. (حکمت های 123 و 146 و 7 نهج البلاغه)
فاطمه سلام الله علیها: حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و النظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله .
از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1- تلاوت قرآن، 2- نگاه به چهره رسول خدا، 3- انفاق در راه خدا.
مَن فرّج عن مومن فرّج الله عَن قَلبه یَوم القیمة.
هر کس اندوه و مشکلی را از مومنی بر طرف نماید خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش بر طرف سازد. (اصول کافی، ج 3، ص 268)
إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِ .
صدقه، خشم پروردگار را فرو می نشاند.
یابنَ آدَمَ! ما کسَبتَ فَوقَ قُوَّتِک، فَاَنتَ فیهِ خازِنٌ لِغَیرِک.
ای فرزند آدم! هرچه بیشتر از مقدار خوراکت به دست آوری، خزانه دار دیگران خواهی بود. (مروج الذهب ج 2 ص 246)